سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه دانشمندی را دیدی، به خدمتش درای . [امام علی علیه السلام]
مشخصات مدیروبلاگ
 
بخشی[212]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
دیـــــــار عـــــــاشـقـــــان سروده های مذهبی منتظر بچه مرشد! هم نفس السلام علیک یا فاطمه الزهرا.. نشریه حضور أنّ الارض یرثها عبادی الصالحون آقاشیر سفیر دوستی .: شهر عشق :. منطقه آزاد «نجوای شبانه» سیاه مشق های میم.صاد محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI فالوده یزدی نهِ/ دی/ هشتاد و هشت ولایت دات کام ایـــــــران آزاد روزهای عاشقی یک سیب راهی به سوی اینده محب پیامک 590 میم مثل مغنیه پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان حضـــور آسمان سرخ سه ثانیه سکوت طعم مهربانی دهاتی دکتر علی حاجی ستوده شوق پرواز کشکول fazestan تنها مدیا ای آر یکی بود هنوزهم هست آقا جون آجرک الله... موعود 1377 تنهایی من به نام خدا سایه صفاسیتی دکتر علی حاجی ستوده عماریون شیعه ها می گویند بهار با تو می آید مدرسه علمیه اسلام شناسی حضرت زهرا(س) آسمان آبی دفتر مقام معظم رهبری دانشنامه موضوعی قرآن التفاسیر منجی موعود طلبه ی مریخی عترت پارس قرآن رائحه علم گردان سایبری عمار

ساخت کد صوتی آنلاین

عکسهایی از غرفه کودکان در نمایشگاه عفاف و حجاب در مشهد- واقع در ضلع غربی پارک ملت

یک نهال وقتی میتونه یک درخت مثمر ثمر بشه که از ابتدا درست آبیاری شده باشه و به موقع آفت زایی شده باشه. این رسیدگی در حق ما انسانها نیز در حد اکمل باید لحاظ بشه. یک کودک وقتی میتونه آینده ای درخشان داشته باشه، که از ابتدا خوب تربیت َشده باشه. و اگر کودکی تربیت دینی شده باشه میشه آینده اش رو تضمین کرد. اصولا روانشناسان غربی نیز به این نتیجه رسیده اند که دور شدن از مسائل اعتقادی و مذهبی انسان رو در ورطه پوچی برده و به افسردگی دچار می کنه.
خدا رو شکر، هر آنچه که ما برای تربیت کودک نیاز داریم در آموزه های دینی به وفور وجود دارد. چه در قرآن که کتابی انسان ساز و چه احادیث اهل بیت عصمت و طهارت. همانطوری که پیامبر (ص) قبل از عروج ملکوتیشون امت خودشون رو سفارش به این دو ثقل اکبر کردند. قرآن و  اهل بیت (علیهم السلام).
اگر ما از هم اکنون بر روی کودکانمان کار کنیم و اونا رو از جهت مسائل دینی و مذهبی پرورش بدیم و ریشه ای رو مسائلی اعتقادیشون کار کنیم دیگه نگران آینده اونا نخواهیم بود. و دیگه لازم نیست  در بزرگسالی اونا جلسه مشاوره بزاریم و ده ها کار دیگه و بخوایم دختر جوونمون رو تفهیم کنیم که حجاب برات مصونیت است نه محدودیت.
 به نظر من کار کردن در زمینه کودک و نوجوان خیلی مشکل تر از بزرگسالان است. یعنی باید وقت بیشتری در این زمینه گذاشته بشه.
خوشبختانه در این نمایشگاه توسط مربیان دلسوز این نمایشگاه کار فرهنگی ریشه داری انجام گرفته است که از جمله اونها میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
1- در اختیار گذاشتن تصاویری با موضاعات اعتقادی و مذهبی از جمله دختری که در حال خواندن نماز و قرآن است. و یا پدر و پسری که در حال رفتن به مسجد هستند. و یا تصاویری که به صورت غیر مستقیم احترام به والدین رو آموزش می ده.
2- پس از رنگ آمیزی توسط مربیان هدایایی به کودکان و نوجوانان اهداء می شود که این عمل هم باعث تشویق کودکان و هم یک خاطره به یاد ماندنی در اذهان آنها باقی می گذارد.
3- مربیان در این نمایشگاه برای کودکان مسائل مذهبی مثل اصول دین، نماز، آشنایی با امام زمان، روزه، و.... را آموزش می دهند که با توجه به نزدیک شدن ماه مبارک رمضان محور اصلی آنها بر روی نماز و روزه است.

کودکان- نمایشگاه عفاف و حجاب
نمایشگاه عفاف و حجاب
غرفه کودک و نوجوان
غرفه کودک و نوجوان
نمایشگاه عفاف و حجاب
نمایشگاه عفاف و حجاب در مشهد
نمایشگاه عفاف و حجاب


90/4/30::: 12:45 ع
نظر()
  

فرخنده میلاد با سعادت مولود عصر، فخر زمان و مکان،
یگانه منجی عالم بشریت،
حضرت بقیة الله الاعظم حجة بن الحسن العسکری
مبارک باد.

حضرت مهدی


90/4/27::: 4:33 ص
نظر()
  

سردار شهید محمدمهدی خادم الشریعه
محل تولد: مشهد
تاریخ تولد: 00/3/37
تاریخ شهادت: 31/2/61شهید خادم الشریعه
محل شهادت: دزفول- محل عملیات والفجر 1
گردان ما مستقر بود، زمینی باطلاقی بود، سنگرهای نیمه ویران و هیچ چیز امنیت نیروها را تضمین نمی کرد. دشمن گویا از اوضاع و احوال ما باخبر بود و هر قدر می خواست بر روی ما آتش می ریخت. چند بار با شهید خادم تماس گرفتم و درخواست وسایل سنگرسازی کردم، اما از کمک رسانی خبری نبود. دفعه آخر که تماس گرفتم گفت: خاطر جمع باش وسایل حتما می رسد.
ساعت یازده شب وقتی از همه جا ناامید بودم، صدای ماشین مرا به خود آورد تعجب کردم، در آن شرایط سخت چگونه کسی با ماشین توانسته خوش را به ما برساند.
شهید خادم و راننده هم پشت فرمان بود. با تعجب پرسیدم: خادم این وقت شب این جا چه می کنی؟
گفت: مگر لوازم سنگر نخواستی؟ برایت آورده ام.
خواستم بچه ها را صدا بزنم، ماشین را خالی کنند گفت: نه آن ها خسته هستند، بگذار بخوابند، آن ها از صبح با این وضعیت زیر آتش سنگین دشمن مقاومت کرده اند.
بعد رفت بالای ماشین و خالی کردن وسایل را شروع کرد.


سردار شهید محمدجواد مهدیانپور- همرزم شهید)


90/4/9::: 10:59 ع
نظر()
  
  

پرخوری
روزی شیطان ملعون در حالی که زنجیر و رشته‌هایی در دست داشت به نزد حضرت یحیی بن ذکریا(ع) ظاهر شد.ملاقات شیطان با حضرت یحیی
حضرت یحیی از او سؤال کرد:‌ای ابلیس این رشته‌ها چیست که در دست توست؟
شیطان گفت: این رشته‌ها انواع علایق، امیال و شهوت‌هایی است که من در فرزندان آدم یافته‌ام.
یحیی گفت: آیا برای من نیز از این رشته‌ها چیزی هست؟
ابلیس گفت:‌آری، هنگامی که از خوردن غذا سیر می‌شوی، سنگین شده به همین علت نسبت به نماز، ذکر و مناجات خدای خود بی‌رغبت می‌شوی.
حضرت یحیی با شنیدن این سخن فرمود:
به خدا سوگند که از این زمان به بعد هرگز شکم خود را از غذا پر نخواهم کرد.
ابلیس هم گفت:‌به خدا قسم من نیز از این به بعد هرگز مسلمانی را نصیحت نخواهم کرد.1


1- محاسن برقی، باب 37، 439؛ بحارالانوار، ج63، ص335؛ سفینة البحار،‌چاپ جدید،‌ج1، ص103. منهاج‌العابدین، امام غزالی، ص78؛ ر.ک:‌قصه‌های شیطانی یا ابلیس نامه، محسن غفاری، ص35


90/4/5::: 8:21 ع
نظر()
  
  

سه مسجد با این نام شهرت دارد. نخست مسجد شجره در مدینه که میقات است. دوم:‌ مسجد شجره در داخل مکه نزدیک پل سلیمانیه؛ سوم: مسجدی با همین نام که در منطقه حُدیبیه در نزدیکی مکه بوده است.مسجد شجره
رسول خدا(ص) در سال ششم هجرت برای انجام عمره به مکه آمد،‌اما مشرکان مانع شدند و آن حضرت برای اینکه با آنها درگیر نشود، راه را به طرف غرب کج کرد و در حدیبیه که در مسیر قدیمی جدّه واقع است، توقف نمود و سپس نماینده‌ای به مکه فرستاد و پس از آکه این نماینده از مکه بر نگشت! آن حضرت زیر درختی با اصحاب خود بیعت کرد تا در برابر دشمن بایستد. این بیعت با نام «بیعت رضوان» و «بیعت شجره» شناخته می شود. با بازگشت نماینده رسول خدا(ص) از مکه،‌جنگ منتفی شد و سپس با گفتگوهایی که با قریش صورت گرفت،‌صلح حدیبیه میان آنان منعقد شد.
در جای این درخت، مسجدی با نام مسجد شجره بنا شده بود که توسط دوست سعودی تخریب گردیده است. خلیفه دوم نیز در زمان حکومت خود، این درخت را از ریشه بر کند.1
فاکهی از مسجدی در حدیبیه یاد کرده است که نامش مسجد آل کُرز بوده و مردم بر این باور بوده‌اند که رسول خدا(ص) در آنجا نماز خوانده است.2
آنچه در منطقه حدیبیه به عنون محل محرم شدن وجود دارد، مسجدی است با نام مسجد شُمیسی به اسم چاهی که در این نقطه وجود داشته «بئر شمیس» نامیده شده است. این مسجد بنایی تازه دارد و کسانی که از مسیر جاده قدیم به شهر مکه وارد می‌شوند، در فاصله حدودا 20کیلومتری شهر مکه، در این مسجد محرم می‌شوند.

1- فاکهی، اخبار مکه، ج5، صص77و 78.
2- همان، ص82.


90/4/4::: 10:59 ع
نظر()
  
  

 به نام خدا

هر کس به نام خدا قسم دروغ یاد کند عظمت خدا را نشناخته است
در یک روز جمعه سلمان فارسی از کنار گورستان عبور می‌کرد. همانجا ایستاد و خطاب به مردگان گفت:
«ای مؤمنان و مسلمانان آرمیده در گورها! سلام بر شما باد! ای ساکنان قبرها! آیا می‌دانید که امروز، روز جمعه است»!؟ (روزی که مردگان بیشتر از روزهای دیگر در معرض عفو و رحمت و بخشایش الهی قرار داشته، از خیرات بازماندگان خود بهره‌مند می‌شوند)
بعد از آن سلمان به خانه بازگشت و  خوابید. ولی هنوز چشمش به خواب گرم نشده بود که سروشی در خواب به او ندا کرد و گفت:
سلام بر تو باد ای سلمان! سخنی گفتی و ما شنیدیم، و سلامی دادی و ما نیز پاسخت دادیم، و پرسیدی: آیا می‌دانیم که امروز جمعه است؟ حال در جوابت می‌گوییم: آری ما حتی می‌دانیم که پرندگان در روز جمعه چه می‌گویند!
سلمان پرسید: چه می‌گویند؟
گفت: می‌گویند:‌«پروردگار ما پاک و منزه است،‌پس هر کس به نام خدا سوگند دروغ یاد کند، بزرگی و کبریائی خداوند را نشناخته است»1

مستدرک الوسائل، ج3، س39


90/4/3::: 8:11 ع
نظر()
  
  

فشار قبرفشار قبر
فشار قبر تابع گناه است هر چه گناه بیشتر باشد فشار و عذاب قبر بیشتر است. مطلبی که قابل ذکر است این است که اگر کسی در دریا غرق شود یا حیوان او را بخورد یا او را دار بزنند آیا فشار قبر دارد یا ندارد؟
درباره کسی که او را به دار کشیده‌اند از امام رضا(ع) سؤال کردند: آیا فشار قبر به او می‌رسد یا نه؟
امام در چواب فرمود: بلی، خداوند به هوا امر می‌کند که او را فشار دهد و عذاب کند هوا هم او را همانند قبر فشار می‌دهد.1
هم چنین کسی که در دریا غرق می‌شود خداوند به دریا امر می‌کند او را فشار دهد. پس فشار منحصر به قبر نیست. انسان هر کجا باشد فشار اول قبر را خواهد دید.

1- محمدباقر، مجلسی، ج6، ص266


90/3/31::: 6:6 ع
نظر()
  
  

 زیادی مسلمون باشیم
خداوند در قرآن سوره مجادله آیه 11 می فرماید:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا قیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَحِ اللَّهُ لَکُمْ وَ إِذا قیلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ ؛
ای اهل ایمان، هر گاه به شما گفتند: در مجالس جای خود را بر یکدیگر فراخ کنید، جای باز کنید تا خدا بر توسعه و منزلت شما بیفزاید و هر گاه گفتند: از جای خود برخیزید حکم خدا را اطاعت کنید که خدا مقام اهل ایمان و دانشمندان را در دو جهان بلند می گرداند و البته خداوند به هر چه کنید آگاه است.
شأن نزول:
سبب نزول این آیه این بود که مردم برا کسب فیض از محضر رسول خدا در منزل و مجلس رسول خدا(ص) ازدحام می کردند، وقتی تازه واردی می رسید همه به سمت پیامبر هجوم آورده و مکانی به شخص تازه وارد نمی دادند. روزی یکی از اهل بدر به نام ثابت بن قیس وارد مجلس شد اما هیچ کس اجازه نشستن به قیس رو نداد و جایی برای نشستن او  باز نکردند. پیامبر(ٌص) از این عمل ناراحت شدند و به مردم غیر اهل بدر فرمودند: ای فلانی برخیز! منافقین به مسلمانان گفتند این عمل بر خلاف عدالت بود مردم غیر بدری قبلا اینجا جای گرفته بودند، مگر شما نمی گویید پیامبر با مردم به عدالت رفتار می کند.
این آیه نازل شد فرمود: ای مؤمنین، هر گاه به شما گفتند درمجالس جای خود را بر یکدیگر فراخ کنید و به هم جای دهید، امر خدا را بشنوید تا خدا بر توسعه شما بیفزاید و چنان که گفتند از جای خود برخیزید، نیز حکم خدا را اطاعت کنید؛ زیرا خداوند مقام اهل ایمان و دانشمندان را در دو جهان به درجات بسیاری بر مردم دیگر برتری داده و پروردگار به هر چه به جای آورید آگاه است.
برداشت من، برداشت شما
خیلی وقتا شده مخصوصا تو صفای نماز جمعه یا صفای مسجد، چهار زانو می شینیم ، یه سجاده طویل هم پهن می کنیم و یه بنده خدایی که حالا تو هوای گرم پا شده به عشق نماز جمعه اومده حرم یا هر مکانی که نماز برگزار میشه هر چی التماس می کنه یه جایی هم به من بدین، می گه خدا خیرتون بده ثواب می کنید، امّا اصلا انگار نه انگار. یا یه وقتایی یه پیرزن یا پیر مرد سالخورده وارد می شه خودمون رو زیر چشامون قایم می کنیم که اصلا انگار تو رو ندیدم. یا صندلی های اتوبوس، وارد اتوبوس میشی میبینی جوان نشسته پیر ایستاده. اونوقت ادعا می کنیم پیرو پیامبر هستیم. پیامبر ما هیچ وقت تکیه نمی کرد. اما هر مجلسی که میری از حسینه و مسجد و ... جوونا تکیه کردن سالخورده ها وسط مجلس.
اونوقت ما مسلمونیم؟!
خدا این آیات رو نازل نکرده برا سر تاقچه. نازل کرده تا ما عبرت بگیریم. برا همین می گن وقتی قرآن خوندی با معنی بخون. تدبر کن.
در شأن نزول آیه خوندیم که شخص منافق گفت: اهل غیر بدری قبلا جا گرفته بودند!!!
این جملات برای شما آشنا نیست؟
چند بار در روز اینا رو میشنویم؟
وارد یه مجلس میشی تا میای بشینی می گن: خانم یا آقا! اینجا جای کسی. ما از قبل اینجا جا گرفتیم!
خوندیم که پیامبر اشاره کردند که فلانی بلند شو تا فلانی بشینه.
در هر حال:
قرآن کتاب زندگی ساز
قرآن برا سر تاقچه نازل نشده
قرآن رو با معنی و تدبر بخونیم
به دیگران احترام بزاریم
اگر شخصی رو دیدیم که تو گرمای تابستان دستش به میله ی اتوبوس و داره از گرما از حال میره نگاه نکنیم ببینیم این پیره یا جوون.  بلند شیم بگیم بفرمائید شما بنشینید من زیاد نشستم.
اون موقع است که هم خدا راضی میشه و هم فرشته ها می گن خدایا: واقعا این بنده ای که گفتی براش سجده کنیم لیاقت سجده کردن رو  داره.
به امید روزی که وقتی امام زمان ظهور کردند با افتخار پرچم مسلمونیمون رو بالا نگه داریم و بگیم آقا جون من بچه مسلمونم. زیادی مسلمون بودم.
یا حق


  
  

علامه محمدتقی جعفری در مورد استادش، عارف بزرگ شیخ مرتضی طالقانی، می گوید: «در حوزه علمیه نجف حدود یک سال و نیم از محضر وی استاده کردم. دو روز به مسافرت ابدی‌اش مانده بود. مثل هر روز به محضرش شتافتم. فرمود:‌برای چه آمدی آقا؟
عرض کردم: آمده‌ام که درس بفرمائید. تا رسد دست یه خود شو کارگر
فرمود:‌آقا جان! درس تمام شد، برخیز و برو.
چون دو روز به ماه محرم مانده بود، عرض کردم: آقا! هنوز دو روز به محرم مانده است.
فرمود:‌آقا جان به شما می‌گویم درس تمام شد، من مسافرم، «خر طالقان رفته پالانش مانده، روح رفته جسد مانده»
این جمله را پایان رساند و بعد کلمه «لا اله الا الله» را تکرار کرد و اشک از چشمانش سرازیر شد.
در این هنگام متوجه شدم شیخ از سفر ابدی‌ خویش خبر می‌دهد. و این در حالی بود که هیچ‌گونه نشانی از کسالت و ناخوشی نداشت.
عرض کردم: آقا! حالا یک چیزی بفرمائید تا مرخص شوم.
فرمود:‌آقا! فمیدی؟ متوجه شدی؟ بشنو:
تا رسد دستت به خود، شو کارگر
                           چون فتی از کار، خواهی زد به سر

فردای آن روز در مدرسه صدر اصفهانی بودم. خبر آمد که شیخ مرتضی طالقانی به ابدیت پیوست.1

مجله مکاتبه و اندیشه، ص158، نشریه آیینه، دفتر نوزدهم، بهار 86، ص55


  
  
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ میلاد رضا(ع) طلیعه نوروز است/ بر ملت ما مبارک و پیروز است/ روزیکه تجلی خدا چون خورشید/ از دامن نجمه سر زند امروز است
+ آخه دوست بزرگواری که درخواست دوستی می دی شما نمی بینی محتوای وبلاگ طرفت چی؟ حالا خوبه من وبایی که درخواست می دن رو اول یک باز بینی می کنم، بعضی وبلاگا لوگوی خوبی داره اما وقتی واردش می شی همش عشق و عاشقی و تصاویر... واقعا که جای خجالت داره.
+ بس که پنهان گشته گل در زیر دامان بقیع/بوى گل مى‏آید از چاک گریبان بقیع/مرغ شب در سوگ گل‎هایى‏که بر این خاک ‏ریخت/از سر شب تا سحر، باشد غزل‎خوان بقیع.


+ چشم من و امر ولی/ جان من و سید علی/


+ جانم فدای رهبرم سیدعلی خامنه ای


+ رسول خدا(ص)‏فرمود: نزدیک ترین شخص به من در فردای قیامت کسی است که صلوات بیشتری بر من فرستاده باشد.


+ به احترام شب قدر و روی ماه علی/ به پاس حرمت روز غدیر مهدی جان/ به چشم منتظر ما اگر نهادی پا/بیا و دست جهان را بگیر مهدی جان- اللهم عجل لولیک الفرج


+ اللهم عجل لولیک الفرج- ای گل که ولای تو در جان من است/ داغ غم دوری تو مهمان من است/ یک لحظه بیا به جان زهرا سوگند/ جای قدمت به روی چشمان من است


+ طبیبا درد مولا را دوا کن/ طبیبا زخم او آهسته وا کن/ مدارا کن به این فرق شکسته/ که شمشیرش به پیشانی نشسته/ مبادا دیگر از او خون بریزد/از آن ترسم که هرگز بر نخیزد/ طبیبا قلب زینب را شکستی/ تکلم کن چرا ساکت نشستی/ مگر در زخم بیمارش چه خواندی/ که لب بستی و از گفتار ماندی؟
+ مشهد این روزا صفایی داره. جای همه دوستان خالی.